راز غمانگیز گریه پورقاز در آبادان (فیلم)
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۸۱۱۱۶
به گزارش "ورزشسه"، لیگ بیست و یکم پنجمین فصل حضور متوالی پورقاز در سپاهان بود، ولی برای این مدافع ترکمن که روزهای بسیار خوبی را در ترکیب طلایی پوشان اصفهانی ثبت کرده بود، جریان فصل اصلا خوب پیش نرفت تا در پایان مسابقات راه این بازیکن و باشگاه سرانجام از هم جدا شود.
در فصل جدید هر چند شرایط برای بازگشت پورقاز سخت بود، اما این بازیکن توانسته خودش را به عنوان یکی از بهترین مدافعان حاضر در لیگ برتر معرفی کند و در فاز تهاجمی نیز با به ثمر رساندن 4 گل نقش پررنگی در رتبه تک رقمی هوادار داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بالا و پایین زندگی اما بار دیگر گریبان عزت پورقاز را در یکی از بهترین سالهای دوران حرفهای گرفت و در حالی که او و همسرش در انتظار تولد اولین فرزند خود بودند، سرنوشت اتفاق تلخی را برای آنها رقم زد و در غم از دست دادن فرزندی که فرصت دیدن این دنیا را ندید به سوگ نشستند.
خبر درگذشت فرزند پورقاز به تازگی منتشر شده، اما در واقع این اتفاقِ تلخ و غمانگیز چند روز پیش رخ داده و دلیل گریههای مدافع هوادار به صنعت نفت در آبادان هم به همین علت است.
ورزشسه بار دیگر این ضایعه دردناک را به عزت پورقاز و خانوادهاش تسلیت میگوید و از خداوند برای آنها آرزوی صبر میکند.ویدئو: 272274
منبع: ورزش 3
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۱۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاغل بهاره در تهران قدیم | کاهگلمالی و یخفروشی
همشهری آنلاین- صفورا صادقی: تهرانی که امروزه میبینیم و در آن زندگی میکنیم شاید برای پدران و مادران و بزرگترهایمان هیچ شباهتی به گذشته ای که آنها گذرانده اند ندارد. از آب و هوا و شکل و شمایل ساختمانها و خیابانها و کوچه ها، تا مدل لباس پوشیدن و صحبت کردن مردم، گزینه «تغییر» در تمامی لایه های آشکار و پنهان زندگی پایتختنشینی دیده میشود. با ورود فصل بهار و پایان زمستان در گذشته تهران مشاغل جدیدی به وجود میامد که شاید امروزه نه تنها دیگر اثری از آنها باقی نمانده است، بلکه شنیدن قصه این مشاغل هم باعث تعجب نسل امروز شود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نصرالله حدادی، تهران شناس، در این باره توضیح میدهد: «در تهران دهه۳۰و ۴۰ بعد از اتمام زمستان سخت و پربارش برای مردمی که شغل اغلب آنها زراعت بود و با آمدن سرما و برف و باران کسب و کار آنها نیز تعطیل میشد، نو شدن فصل مصادف بود با رونق مشاغلی که در آن زمان مرسوم بود.
شغل کاهگلمالیاز زمستان های سرد و پربارش قدیم زیاد شنیده ایم ولی شاید کمتر بدانیم بعد از این سرما و بارش برای ساختمان های کم استقامت آن زمان تهران چه اتفاقی میافتاد. حدادی میگوید: «در تهران قدیم بعد از چله کوچیکه و چله بزرگه و بارش برف و باران با شروع فصل بهار، زمان بازسازی و درست کردن سقف کاهگلی خانهها بود. در فصل بهار شغل «کاهگل مالی» از مشاغل رایج آن زمان بود. در کوچهها میگشتند و صاحب هر خانهای که نیاز به تعمیرات داشت، سقف خانه و در و دیوارش را با «کاهگل» که ترکیبی از ملات کاه و گل رس، نمک و آب، بود درست می کرد. ملات کاهگل خانه ها را در برابر رطوبت مقاوم و محافظت میکرد.
یخفروشیحدادی ادامه میدهد: «یک زمانی خوردن آب خنک برای تهرانی ها حسرت بود و دسترسی به آن در ماههای گرم سال به آسانی ممکن نبود. در دهه ۳۰ شغل یخ فروشی در پایتخت وجود داشت و با گرم شدن هوا کامیون های قدیمی یخها را حمل میکردند و به دکههای یخفروشی که معمولا سر چهارراه ها بودند میرساندند. صاحبان دکه روی یخها را با چند لایه گونی خیس میپوشاندند تا آفتاب دیرتر آنها را ذوب کند و معمولا در سایه قرار میدادند.
آنها یک وسیله برای تکه کردن یخ ها داشتند که چنگک مانند با نوک تیز بود به قطر حدودا دو سانتی متر که یخفروش با این وسیله یخها را تکهتکه میکرد و میفروخت. این یخ ها صبح خیلی زود قبل از طلوع آفتاب به دکهها میرسیدند و تا بعد از ظهر فروش میرفتند. قیمت هر قالب یخ ۳ قران بود. در حال حاضر هم فروش یخ وجود دارد آخرین بار قیمت بالای ۲۰۰ هزار تومان برای هر قالب دیدم که مربوط به چند ماه قبل است.
نقل است از آقاسید مهدی قوام که روزی از جلوی یخ فروشی رد میشد و دید صاحبش با صدای بلند داد میزند یخ هایم آب شد بخرید ... دیدند آقا سید مهدی شروع به گریه کرد. از او می پرسند چرا گریه میکنی گفت این مرد برای آب شدن یخهایش گریه میکند من چطور برعمر رفته ام گریه نکنم...»
کد خبر 846990 برچسبها مهارتها شغل شهردارى تهران